Vocab or Grammar
امروزه نیاز به یادگیری زبان انگلیسی برای ارتباط با دیگران، استفاده از تجربیات آنها و به اشتراکگذاری تجربیات خودتان، بیش از پیش احساس میشود. اگر در اینترنت جستجو کنید، با روشهای مختلفی برای یادگیری زبان انگلیسی روبرو میشوید که متاسفانه خیلی از آنها، توسط نویسنده مطلب، آزمایش نشده و فقط به عنوان یک پیشنهاد معرفی شده است. از طرف دیگر، خیلی از دانشجویانم از من سوال میپرسند که زبان انگلیسی را چطور یاد بگیرند. در این نوشته میخواهم در مورد تجربیات خودم در مورد یادگیری زبان بنویسم.
اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که ابتدا مشخص کنیم که زبان را برای چه کاری میخواهیم؛ چون روش یادگیری زبان برای کسی که میخواهد امتحات تافل بدهد با کسی که فقط میخواهد توانایی روان خواندن مقالهها و کتابهای انگلیسی را پیدا کند، کاملاً تفاوت دارد. فرد اول، باید تمام مهارتهای زبانی، یعنی خواندن (Reading)، نوشتن (Writing)، صحبت کردن (Speaking)، گوش کردن (Listening) را یاد بگیرد؛ اما فرد دوم، تنها باید روی مهارت خواندن کار کند.
با تمام این حرفها، چیزی که روشن است، این است که برای یادگیری هر کدام از این مهارتها، فرد باید هم آشنایی خیلی خوبی با گرامر زبان انگلیسی داشته باشد و هم دامنه لغاتش بسیار بالا باشد؛ علاوه بر این، به نظر من، یادگیری گرامر و لغت نیز در یک اولویت یکسان قرار ندارند. در اینجا هم باید مشخص کنیم که گرامر و لغت را برای چه کاری میخواهیم. اگر هدف، پشت سر گذاشتن یک آزمون زبان مثل تافل است، طبیعتاً باید برای یادگیری هر دو، وقت بگذاریم؛ اما اگر هدف، خواندن مقالهها و کتابهای انگلیسی است، به نطر من، یادگیری گرامر باید در اولویت اول باشد؛ چون کاملاً روشن است که اگر در حین خواندن یک مقاله، به یک لغت ناآشنا برخورد کنیم، خیلی ساده و در عرض چند ثانیه، میتوانیم معنی لغت را به کمک بغلدستیمان، موبایل، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، فرهنگ لغت جیبی و… پیدا کنیم؛ اما در مورد گرامر، وضع این طور نیست. من همیشه برای نشان دادن اهمیت گرامر به دانشجویانم، جمله
.Do as you are told
را مثال میزنم. در این جمله، با وجود اینکه تقریباً همه، معنی تکتک لغات آن را میدانند، اما خیلیها به دلیل آشنا نبودن با ساختار جملات امری و جملات مجهول، نمیتوانند آن را به فارسی ترجمه کنند. علاوه بر این، چیزی به اسم «فرهنگ گرامر» مثل فرهنگ لغت، وجود ندارد که به کمک آن بتوان گرامر آن را یاد گرفت. حتی اگر چنین فرهنگی هم وجود داشته باشد، چون اصلاً نوع گرامر آن مشخص نیست، نمیدانید در کدام قسمت از فرهنگ، به دنبال گرامر آن بگردید. بنابراین به محض برخورد با یک گرامر ناآشنا، باید هر بار چندین ساعت در یک کتاب گرامر بگردید تا گرامر موردنظر را پیدا کنید. پس بهتر است که به جای یادگیری لغت، ابتدا روی یادگیری گرامر وقت بگذارید و یادگیری لغت را در اولویت بعدی قرار دهید.
سوال دیگری که همیشه از من پرسیده میشود، در مورد معرفی کتاب برای یادگیری گرامر و روش یادگیری لغت است.
یادگیری گرامر
اگر به یک کتابفروشی بروید و دنبال کتابهای گرامر بگردید، با انبوهی از کتابهای کوچک و بزرگ روبرو میشوید که تقریباً هر کسی را سردرگم میکنند. من همیشه به دوستان و دانشجویانم، کتاب «زبان انگلیسی، از دبیرستان تا دانشگاه» نوشته عباس فرزام را پیشنهاد میکنم که انتشارات باستان آن را در ۴۴۸ صفحه منتشر کرده است. این کتاب، تا به حال، نزدیک به ۶۰ بار تجدید چاپ شده است و از معرفی حروف الفبای انگلیسی شروع کرده و گرامر مورد نیاز برای حتی پشت سر گذاشتن آزمون تافل را هم به خوبی پوشش میدهد. این کتاب مفید را میتوانید از آدینهبوک، به صورت آنلاین خریداری کنید.
یادگیری لغت
برای یادگیری لغت میتوان از کتابهای لغتی مثل «۵۰۴ واژه»، «واژگان ضروری برای تافل»، «۴۰۰ واژه ضروری تافل»، «۱۱۰۰ واژه» و… استفاده کنید؛ اما چند نکته را حتماً رعایت کنید:
۱- هیچوقت لغتها را به تنهایی حفظ نکنید؛ بلکه سعی کنید آنها را داخل یک جمله یا عبارت یاد بگیرید. حتی میتوانید خودتان یک جمله بسازید که این لغتها در آن به کار رفته باشند. در این صورت، تقریباً هیچوقت آنها را فراموش نمیکنید.
۲- سعی کنید همان نسخه انگلیسی این کتابها را تهیه کنید تا علاوه بر خود درسهای این کتابها، با چارچوب کتابهای انگلیسی هم آشنا شوید. همچنین به علت نداشتن ترجمه، حجم مطالبی که یاد میگیرید، بیشتر میشود